¤ نامه هايي به حجم بزرگ و نه سفيد ¤

نامه هایم را برایت ميفرستم.. نامه هایی از این سوی سرما...در دل كوهاي زاگرس ... این نامه ها هرچه که هستند سهم من اند از تو در این سوی تنهایی و تاریکی... (كپي برداري فقط با ذكر منبع: ورنه پيگرد در دادگاه الهي دارد)..¥¥¥¥¥¥

نامه اي به خدا "نامه هايي به حجم سفيد" خدای من؛ دستانش كه مال من باشد به دستهاي خودم هم نيازي نيست.. خداوندا كمك كن مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت مرا تنها تو نگذاری که من تنهاترین تنهام.. تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم بدان همواره آغوش من باز است شروع كن ... یك قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من ... خداوندا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم خدایا! ميداني كه من از تو چيز زيادي نخواسته ام خدايا حالا از تو درخواستي دارم همان كسي را كه دنيايم براي اوست براي من كني... خدايا چيز زيادي نيست تو خود از درون من اگاهي .. و همين براي من كافيست.. "خدايم دوستت دارم"
نوشته شده در چهار شنبه 18 آبان 1386برچسب:" خدا",ساعت 23:30 توسط كيانوش سليماني(فامي)| |


Power By: LoxBlog.Com